اطلاعات تماس
چه رو.زهای بی شرمانه ای ؟
شعر کوتاه گویی

چه روزهای بی شرمانه ای ؟

چه روزهای بی شرمانه ای ؟     اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و

نه خدا عادل بود و نه ما
شعر کوتاه گویی

نه خدا عادل بود و نه ما

نه خدا عادل بود و نه ما نه خدا عادل بود و نه ما عدالت ، قطیره ی آبی بود که در دریا گم شد

بر روی یخ نوشتیم
شعر کوتاه گویی

بر روی یخ نوشتیم !

بر روی یخ نوشتیم   نوشتیم بر روی یخ آزادی آب شد سیل شد و ما را برد … ! اکبر درویش دی ماه سال

در سایه ی ارتداد
شعر کوتاه گویی

در سایه ی ارتداد

در سایه ی ارتداد   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   در سایه ی ارتداد آرام آرمیده ام این

پوران به فروغ پیوست
کوتاه گویی

پوران به فروغ پیوست

  پوران به فروغ پیوست   به بهانه ی درگذشت پوران فرخ زاد گر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا

گاهواره ها و گورها
شعر کوتاه گویی

گاهواره ها و گورها

  گاهواره ها و گورها   ….. تا آن چنان فرو ریختیم که گورهای ما خانه های مان شد و رویای گاهواره ها به افول

تا تو را کشف کنم
شعر کوتاه گویی

تا تو را کشف کنم

تا تو را کشف کنم   چون ( کریستف کلمب ) بر کشتی خواهم نشست دریاها را طی خواهم کرد تا تو را کشف کنم

من آسمان پرواز تو هستم
شعر کوتاه گویی

من آسمان پرواز تو هستم !

  من آسمان پرواز تو هستم   آیا هرگز ، آن چنان عریان در آغوش من بوده ای که احساس کنی که به معراج رفته

نمی توانم خود را پیدا کنم
شعر کوتاه گویی

نمی توانم خود را پیدا کنم

نمی توانم خود را پیدا کنم   پیدا کن خدا را گم شده ام نمی توانم خود را پیدا کنم !   اکبر درویش .

تو رسول بودن من باش
شعر کوتاه گویی

تو رسول بودن من باش

تو رسول بودن من باش   قلب من ، نه عیسی را می شناسد نه موسی را و نه هیچ فرستاده ی دیگری را قلب