اطلاعات تماس
- 13 مرداد, 1404
همیشه میان دو هیچ 5
همیشه میان دو هیچ . بیست و نهمین : مردمان جهان ، در خلوت های شان چهره ی حقیقی خود را می نگرند و کور
همیشه میان دو هیچ 3
همیشه میان دو هیچ 3 پانزدهمین : خورشید طلوع نکرد ماه نتابید ستاره ها نور افشانی نکردند تاریکی بود تاریکی مطلق تاریکی محض… !!
بستری کنید ذهن مرا !
بستری کنید ذهن مرا ! بستری کنید در تیمارستان ذهن مرا که هرشب ، خواب آزادی می بیند ! شعری کوتاه از
جهان را عاشق کنید
جهان را عاشق کنید عشق عشق عشق مفهوم آزادی معنای عدالت سایه ی صلح جهان را عاشق کنید شعری کوتاه از اکبر
دل من !
دل من ! اندازه ی دریاست دل من از بهر آن ، قفس نسازید ! اکبر درویش دل من دوستدار عشق
من انقلابی نیستم
من انقلابی نیستم قدم زدن ، در زیر باران را ، دوست می دارم و اندیشیدن به چشم های تو آن چشم های زیبا
خودم را هجی می کنم !
خودم را هجی می کنم ! خ دال الف هجی کردم زیر لب خدا را اما هیچ چیز نفهمیدم هیچ چیز کوری بود
ای نغمه ی آزادی
ای نغمه ی آزادی در آغوش تو آرام خواهم خوابید و سر می کشم جام شوکران را ای نغمه ی آزادی اکبر درویش
با من برقص ای آزادی
با من برقص ای آزادی دستانت را به من بده با من برقص برقص برقص ای آزادی ای قبله گاه من آنگاه خواهی دید
مگر چه خواسته ام ؟
مگر چه خواسته ام ؟ دل ، در گرو کدام رویاست شب و روز خواب ندارد بی تاب است غمگین است و در انتظار…
