اطلاعات تماس
تنها شده ام !
شعر

تنها شده ام !

تنها شده ام ! تنها شده ام مانند شیری پیر در میان کفتارها لاشخورها و روباه ها … تنها شده ام مانند درختی کهنسال در

سکوت نمی کنم
شعر کوتاه گویی

سکوت نمی کنم

  سکوت نمی کنم   سکوت نمی کنم وقتی که زندگی ، با کلمه آغاز می شود !   اکبر درویش . خرداد ماه سال

فردا چه می شود ؟
شعر

فردا چه می شود ؟

فردا چه می شود ؟ من بسیار خوشبختم خوشبختم … خوشبختم … گربه ها ، در کوچه در پی تکه ای گوشت در سطل های

خواب دریا ...
شعر

خواب دریا …

خواب دریا …   هزاران هزار ماهی رفتند و رفتند و رفتند تا به دریا رسیدند بسیار ماهی اما ، در این برکه هنوز خواب

دل نگرانی
ننویسندگی

دل نگرانی

  دل نگرانی   در میان بیم و امید ، چگونه باید راه آینده را باز کنیم آینده ای که به نجات انسان ختم شود

دل من ابر است
شعر کوتاه گویی

دل من ابر است

دل من ابر است   من دلم ، ابر است می بارد همه جا قطره های مهر را چترت را ببند تا تو هم خیس

خوشا شیراز
شعر کوتاه گویی ننویسندگی

خوشا شیراز

خوشا شیراز خوشا شیراز خوشا شیراز خوشا آن شهر پر آواز خوشا یک بار دیگر در هوای تو مرا پرواز … چقدر دلم برای شیراز

همچنان ریشه می کند
شعر

همچنان ریشه می کند

همچنان ریشه می کند   < ما شدن > را ، که به دست تبرها سپردیم اما همچنان ریشه می کند و جوانه می زند

داستان دو دو تا ....
ننویسندگی

داستان دو دو تا ….

داستان دو دو تا …. روزگار عجیبی شده … دو دو تا …. که روزگاری چهار تا می شد حالا نمی دونم چه اتفاقی افتاده

هنوز گاو مانده اند !
شعر کوتاه گویی

هنوز گاو مانده اند !

هنوز گاو مانده اند !   چه سرنوشت تلخی دارند گاوها … !! شیرشان را ، می دوشند خودشان را ، قربانی می کنند اینگونه