اطلاعات تماس
سرود عشق
ترانه

سرود عشق

  سرود عشق   پا به پای شما ای افتاده گان ای وامانده گان دست به دست شما ای لب تشنگان ای دل خستگان می

نمی بینی ؟
ترانه

نمی بینی ؟

  نمی بینی ؟   از چه تو می پرسی که چرا غم دارم نمی بینی شوق را در دلم کم دارم بی پناه بی

از تو
ترانه

از تو

  از تو   داغی عشق تو رو رو تنم حس می کنم همچو خورشید شده ام پر غرور تکیه بر آن شانه هایت می

در شهر
ترانه

در شهر

در شهر   در شهر کدام غریب است چون من بر صلیب است از عشق و شور و شادی همیشه بی نصیب است در شهر

در اینک
ترانه

در اینک

در اینک   خسته بودم خسته در هراس و سوختن تشنه در دشتی خشک در افول و مردن   منانده حتی بی خویش بی کس

بریم از این جا ( ای داد ای داد )
ترانه

بریم از این جا ( ای داد ای داد )

  بریم از این جا ( ای داد ای داد )   اسبتو زین کن بریم از این جا من و تو ای همزاد خسته

سمفونی تعمید
شعر

سمفونی تعمید

  سمفونی تعمید   داخل شدم در رود اردن در کنار دیگران دیگر منتظران همان جایی که ، یحیای تعمید دهنده ، موعظه می کرد

سمفونی شیطان
شعر

سمفونی شیطان

  سمفونی شیطان   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   کدام شب ، خداوند موجودشد نفرین باد درد باد

هفته ی عاشقی
شعر کوتاه گویی

هفته ی عاشقی

  هفته ی عاشقی   شنبه : به من نگاه کردی ومن ، شاعر شدم !   یکشنبه : کدام واژه ، می تواند حالت

عاشقانه
شعر

عاشقانه

عاشقانه بوی دریا می آید وه چه زیبا می آید ! عشق را آموخته ام تجربه کرده ام و تو را دوست می دارم من