اطلاعات تماس
دلیل عصیان
شعر کوتاه گویی

دلیل عصیان

  دلیل عصیان     از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   پرسیدند شیطان را دلیل عصیانش را شنیدند :

در شهر
ترانه

در شهر

در شهر   در شهر کدام غریب است چون من بر صلیب است از عشق و شور و شادی همیشه بی نصیب است در شهر

در اینک
ترانه

در اینک

در اینک   خسته بودم خسته در هراس و سوختن تشنه در دشتی خشک در افول و مردن   منانده حتی بی خویش بی کس

ننویس
ترانه

ننویس

  ننویس   تا میام باز بنویسم که چه ها به من گذشته که ز درد و رنج و محنت قلب خسته ام شکسته تا

بریم از این جا ( ای داد ای داد )
ترانه

بریم از این جا ( ای داد ای داد )

  بریم از این جا ( ای داد ای داد )   اسبتو زین کن بریم از این جا من و تو ای همزاد خسته

در حریق خاکستری عشق
شعر

در حریق خاکستری عشق

    در حریق خاکستری عشق   ما چرا به هم پشت کردیم !؟   فردا په کس دوباره ترانه ی به هم پیوستن را

سمفونی تعمید
شعر

سمفونی تعمید

  سمفونی تعمید   داخل شدم در رود اردن در کنار دیگران دیگر منتظران همان جایی که ، یحیای تعمید دهنده ، موعظه می کرد

اما برق رفته اسیت
شعر

اما برق رفته است

    اما برق رفته است   کلید ها را ، پیدا کردیم در کنار در بود آن ها را ، روشن کردیم اما برق

سمفونی شیطان
شعر

سمفونی شیطان

  سمفونی شیطان   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   کدام شب ، خداوند موجودشد نفرین باد درد باد

هفته ی عاشقی
شعر کوتاه گویی

هفته ی عاشقی

  هفته ی عاشقی   شنبه : به من نگاه کردی ومن ، شاعر شدم !   یکشنبه : کدام واژه ، می تواند حالت