اطلاعات تماس
برچسب: شعر های اکبر درویش

به دریا بیندیش
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-30
به دریا بیندیش دریا هم ، اگر نتوانی در آن ، تن به آب بسپاری ، کویری بیش نخواهد بود به دریا بیندیش

رقصیدنت را دوست دارم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-30
رقصیدنت را دوست دارم رقصیدنت را دوست دارم وقتی لباس سفیدت را ، بر تن می کنی وقتی موهایت را ، افشان کرده

کدام مسیر
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-30
کدام مسیر . در خیابان جمهوری ، سرگردان و نالان ایستاده ام نمیدانم از سعدی یا از حافظ ، از فروسی یا از

گاو شده ایم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-30
گاو شده ایم چه روزگاری انگار گاو شده ایم شیرمان را می دوشند سرمان را می برند پوست مان را می فروشند و

… تا پیروزی
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-29
… تا پیروزی کار دشواری ست و ریسک بزدگی رسیدن به خیابان پیروزی باید خطر کنی تا از میدان شهدا بگذری اگر

… تا آزادی
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-26
jh … تا آزادی تا کجا رسیده ای ؟ امام حسین !؟ خوب است اما ، اکنون زمان توقف نیست نه ایست توقف نکن راه

داستان هبوط
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-26
داستان هبوط . از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) چیست این داستان شیطان سیب کدام است افسانه ی گندم

وقت قد کشیدن
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-26
وقت قد کشیدن صبور باش صبور باش ما هنوز جوانه ایم اما جوانه هایی که باید درخت شویم آری دیر قد می کشیم اما

اما نه برای ما
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-26
اما نه برای ما همصدا با فرانتس کافکا دریغا ، چه اندازه امید چه بی کران امید چه بسیار امید امید امید امید

من نمی دانم !
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-04-23
من نمی دانم آیا کشته شده گان این سال های اخیر ، با کشته شده گان دو میلیارد سال پیش که دانیاسورها بر