اطلاعات تماس
ایتگونه بود که کلمه تنها ماند !
شعر

اینگونه بود که کلمه تنها ماند !

اینگونه بود که کلمه تنها ماند !   در آغاز کلمه بود اما ما گفتنی ها را نگفتیم و شنیدنی ها را دروغ پنداشتیم اینگونه

اینگونه هم نخواهد ماند !
شعر کوتاه گویی

اینگونه هم نخواهد ماند !

اینگونه هم نخواهد ماند !     روزهای پر از امید روزهای ناامیدی روزهای پر از شکست روزهای رویای پیروزی چه خوش گفت حافظ شیراز

سراب
شعر کوتاه گویی

سراب

سراب   خواب دیدم رود بود جاری بود دریا بود از خواب پریدم جز کویر ندیدم !!   اکبر درویش . بهمن ماه سال 1398

من چه خواب هایی می بینم ؟
شعر کوتاه گویی

من چه خواب هایی می بینم ؟

من چه خواب هایی می بینم ؟   آیا شاهد خواهد بود جهان مردمی یک دل و یک صدا را ؟ من چه خواب هایی

چگونه می توانم ببخشم ؟
شعر کوتاه گویی

چگونه می توانم ببخشم ؟

چگونه می توانم ببخشم ؟     چگونه می توانم ببخشم این ایام را که آزادی در بند است و عدالت در خواب !؟  

غمگنانه
شعر کوتاه گویی

غمگنانه

غمگنانه   یک جهان احساس اسارت در درون من خانه کرده است !   اکبر درویش . بهمن ماه سال 1398   با این احساس

تا بتوانیم کاری کنیم
کوتاه گویی ننویسندگی

تا بتوانیم کاری کنیم

تا بتوانیم کاری کنیم #ننویسندگی   تفرقه ها را کنار بگذاریم انگشت تهمت به سوی هم دراز نکنیم بیهوده به قضاوت نپردازیم و در حول

ما مردم هزار رنگ
شعر

ما مردم هزار رنگ

ما مردم هزار رنگ   باد را ، … باد را ، … باد را ، … بگو از کدام سو می وزد تا بدان

آه ای یقین گمشده !
شعر

آه ای یقین گمشده !

آه ای یقین گمشده !   شک کردم گفت به یقین می رسی رفتم رفتم و ، … رفتم اما به یقین نرسیدم که به

یک بازی اشتباه
شعر کوتاه گویی

یک بازی اشتباه

یک بازی اشتباه   یک بازی اشتباه ، و ، … کیش مات این بود سرنوشت ما !   اکبر درویش . بهمن سال1398 یک