اطلاعات تماس
برچسب: akbardarvish

کاش می شد !؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
کاش می شد !؟ کاش میشد با بوسیدن لبهای تو ، صلح و آشتی را به تمام دنیا هدیه میکردم آن گاه ، آنقدر

دلت را به چه خوش کرده ای ؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
دلت را به چه خوش کرده ای ؟ با یک گل ، بهار نمی شود دلت را به چه خوش کرده ای !؟

سکوت می کنم !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
سکوت می کنم !!از اکبر درویش این شعر کوتاه میانه ی سال 1400 توسط اکبر درویش سروده شده و امیدواریم مورد توجه دوستان

جهان سنگ !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
جهان سنگ !! جهان من ، جهان جنگ جهان فتنه و نیرنگ جهان من ، پر از کینه پر از نفرت توی سینه پر

چگونه هزاران دست بی صدا مانده است !؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
چگونه هزاران دست بی صدا مانده است !؟ یک دست ، صدا ندارد آری اما من مانده ام که چگونه هزاران دست هم ،

کاش می شد ؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
کاش می شد ؟ چه لحظه ای بود لحظه ی بلوغ گیج شده بودم انگار مولکول مولکول تنم ، به جشن آبی رودها

اما صلیب عیسی را چه کسی ساخت ؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
اما صلیب عیسی را چه کسی ساخت ؟ پدر عیسی ، نجار بود صلیب می ساخت عیسی نیز ، نجار بود صلیب می ساخت

چه جبر ناباورانه ای !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-12
چه جبر ناباورانه ای !! ساکن جهانی شدیم که در و دیوارهایش را به میل ما زنگ نزده بودند نه خانواده را خود انتخاب

برادرم یهودا
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-02
برادرم یهودا برادرم یهودا سر بر شانه ی من بگذار و شیون کن مرا ببخش مرا ببخش که باعث لعن تو تا ابد شدم

اکنون میان دو هیچ
- نویسنده: akbar darvish
- . 1399-11-02
اکنون میان دو هیچ اکنون میان دو هیچ خسته مایوس تن به ذلتی داده ام که اسمش را زندگی گذاشته اند ! ااکبر