اطلاعات تماس
رقص برای باران
شعر

رقص برای باران

رقص برای باران نمی آید باران حتی یک قطره قطره قطره … به تن کنیم زیباترین لباس های مان را لباس های رنگارنگ لباس های

تنها شده ام !
شعر

تنها شده ام !

تنها شده ام ! تنها شده ام مانند شیری پیر در میان کفتارها لاشخورها و روباه ها … تنها شده ام مانند درختی کهنسال در

سکوت نمی کنم
شعر کوتاه گویی

سکوت نمی کنم

  سکوت نمی کنم   سکوت نمی کنم وقتی که زندگی ، با کلمه آغاز می شود !   اکبر درویش . خرداد ماه سال

فردا چه می شود ؟
شعر

فردا چه می شود ؟

فردا چه می شود ؟ من بسیار خوشبختم خوشبختم … خوشبختم … گربه ها ، در کوچه در پی تکه ای گوشت در سطل های

خواب دریا ...
شعر

خواب دریا …

خواب دریا …   هزاران هزار ماهی رفتند و رفتند و رفتند تا به دریا رسیدند بسیار ماهی اما ، در این برکه هنوز خواب

مست شویم
شعر

مست شویم

مست شویم   مست بود لخت شد لخت و عور رقصید بی پروا در باد و چرخید و چرخید و رقصید و چرخید تا سرش

این چینی خواهد شکست ؟
شعر

این چینی خواهد شکست ؟

این چینی خواهد شکست ؟   شوروی ، فرو پاشید و تکه تکه گی عاقبت آن شد آیا چین ، فروپاشیده گی را در پیش

دل نگرانی
ننویسندگی

دل نگرانی

  دل نگرانی   در میان بیم و امید ، چگونه باید راه آینده را باز کنیم آینده ای که به نجات انسان ختم شود

دل من ابر است
شعر کوتاه گویی

دل من ابر است

دل من ابر است   من دلم ، ابر است می بارد همه جا قطره های مهر را چترت را ببند تا تو هم خیس

خوشا شیراز
شعر کوتاه گویی ننویسندگی

خوشا شیراز

خوشا شیراز خوشا شیراز خوشا شیراز خوشا آن شهر پر آواز خوشا یک بار دیگر در هوای تو مرا پرواز … چقدر دلم برای شیراز