اطلاعات تماس
- 15 مرداد, 1404
شب تاب ها بتابید
شب همه شب تمام عمر ، فقط شب بی آغاز بی آواز بی پایان … پس کی ، خورشید را ، که از دریا بیرون
تنها مانده ایم
برادرم ، تنها مانده ای زنه تو ، همه ی ما تنها مانده ایم و حتی ، فرصت آن نیست که صلیب های مان را
این بز نیز گر است !
. این بز نیز گر است گفت : این نیز ، بگذرد ! گفتم : چه بسیار گذشت و چه دشوار ، این روزهای
به فکر من نباش !
به فکر من نباش ! سوگلی من تو چرا اخماتو تو هم کرده ای گره خورده پیشونی ات این همه ماتم زده ای برای من
اصلاحات مرده است !
اصلاحات مرده است ! . اصلاحات مرد یعنی ، مرده بود خیلی وقت بود که مرده بود اما ، باور کردنش ، شاید برای بعضی
مسئله این است !
مسئله این است ! دادن یا ندادن ؟ مسئله این است ! – منفی فکر نکنید زشت است چرا همه چیز را ، با معیارهای
کیو کیو بنگ بنگ
کیو کیو بنگ بنگ هنوز دلم برای زدن زنگ خانه ها و فرار کردن ، تنگ می شود ! کیو کیو بنگ بنگ هنوز صدای
زبان خروس ها را بریده اند
زبان خروس ها را بریده اند شب … شب … همه جا تاریکی همه جا سیاهی از روز نشانی نیست ! آیا ، این شب
