اطلاعات تماس
پدر من ؟
شعر

پدر من ؟

  پدر من ؟   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) امروز ، روز پدر است پدر من خداست من

نیش خوردن
شعر ننویسندگی

نیش خوردن

    نیش خوردن   اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر

برادری بی برابری
شعر کوتاه گویی

برادری بی برابری

  برادری بی برابری     اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و

که کار نکرد
ننویسندگی

که کار نکرد

    که کار نکرد   گر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و

انگار دچار توهم شده ام
شعر

انگار دچار توهم شده ام

  انگار دچار توهم شده ام   می اندیشم در این روزگار تلخ و سیاه ، مردمی یکدل و یکصدا، آیا وجود دارند تا دست

انگار توهم زده ام
شعر

انگار توهم زده ام !

  انگار توهم زده ام   دردی را ، من بر دوش خود حمل می کنم که کوه هم عاجز است از برداشتن این درد

زندگی می کنیم ؟
شعر

زندگی می کنیم ؟

  زندگی می کنیم   زندگی می کنیم ؟ آری ! و حاصل این زندگی : کار کردن خوردن و خوابیدن همخوابگی و پس انداختن

جهان ما تو را کم داشت
ترانه

جهان ما تو را کم داشت

  جهان ما تو را کم داشت   جهان ما تو را کم داشت تو را ای شوق آزادی تویی که عشق و آبادی به

انتحاری
شعر

انتحاری

  انتحاری   هیچ نترس هیچ واهمه نداشته باش دست خدا همراه توست تا بهشت ، فاصله ی اندکی داری این کمربند انتحاری را ،

کاش خدا
شعر

کاش خدا !!

کاش خدا   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   کاش خدا پدر داشت و پدرش معتاد بود و در